۱۰۲-

میدونی میر٬

هنوزم یادتم. اما درین حد که وقتی اون کامنت لعنتی امیدوار کننده تو میبینم دیگه به گا نمیرم.

۱۰۱-

عینک جزء جدائی ناپذیر زندگیمه. و این موضوع افسرده م نمیکنه:)

۱۰۰-

امشب من یه بازنده ی لعنتی ام. یه بازنده ی خیلی خیلی لعنتی.

۹۸-

عل- من کلن شانس ندارم. نیلو سه چار سال بود دوس پسر نداشت. همینکه من رفتم باش، سه نفر همزمان عاشقش شدن. مِلی، با من که دوس شد فوری یکی دیگه رو پیدا کرد. آتوسا!!! تو عمرش دوس پسر نداشت! همینکه من عاشقش شدم این پسره اومد قاپیدش. غزال م همینطور. حالا این مریمم که تو گفتی، همینکه من بش اس ام اس دادم با عماد آشتی کرد.

- قربونت. یه حالی ام به ما بده!

عل- فک کنم یه شب بهت فک کنم کلن قضیه حل شه:-"

- نه. اگه شانس تخمی من باشه، اندفعه تو زن میگیری. چون درصد تخامتِ شانس من بیشتر از توئه :)

۹۷-

-ماماااااان‌!‌ میشه منو دیوث بار نیاری لطفن؟؟؟؟؟؟!

96-

از تفریحای دیگه ی زندگیم اینه که برم پارک دانشجو. یه سری ستون سیمانی بی خاصیت به این شکل ا ا ا ا بغل همه. خیلی خوشحال از بینشون رد شم و بخندم و به این فک کنم که اگه یکی نگام کنه چه حسی بش دس میده.

۹۵-

به راستی من چه جونوری ام!!

۹۴-

- دارم میگم من اینطوری نمیتونم. خسته شدم انقد به گا رفتم. کلن ترجیح میدم برم همون گهی رو بخورم که قبلن میخوردم:|

۹۳-

یه همسایه پائینی داریم، که یه مشت آدمای رو مخ و افسرده ان. ینی ازینا که همه ی خونه تا ظهر خوابن و صدا از سگ در بیاد ازینا در نمیاد! و تازه به هرنوع صدایی ام واکنش نشون میدن:| حالا شانسیکه اسنثنائا  آوردیم اینه که تو تعطیلیا میرن شهرستان. وقتائیکه میرن، به طرز جنون آمیزی پاهامو میکوبم زمین. و این از تفریحای زندگیمه.

۹۲-

- اینکه من میخوام بفهمی بیش از یه حدی نمیتونم به گا برم توقع زیادیه ؟:|

۹۱-

- یه پسرایی تو زندگیم هستن که عاشقشون نیستم. اما اگه خبر ازدواجشونو بشنوم افسرده میشم :دی

۹۰-

ماه تولدم با همه ی  کسایی که ازشون بدم میاد یکیه :|

چه زندگی ایه آخه..

۸۹-

- اصن نمیخوام بگم تقصیر توئه. میدونی٬ مسئله اینه که یه روح داریم. که یکی قبلن ناخنشو کشیده روش. به صورت متمادی و ناجوانمردانه. بطوریکه این روحه کاملن به گا رفته بوده. حالا نوبت تو که شده٬ دستتم بش بخوره نابود میشه. اما این به این معنی نیس که مشکل از دس زدن توئه. اینو میخوام بگم.

۸۸-

کلن تیریپ بعضی آدما اینطوریه٬‌ که زیاد تو حالت امیدواری نگهت نمیدارن.

نمیدونم از ۱۰ تا آدم چنتاشون ممکنه اینطوری باشن. اما از هر ده تا آدمی که میان تو زندگی من یازده تاشون اینطوری ان.

۸۷-

- مرسی. ولی من ترجیح میدم ساعت ها با لاک پشتم حرف بزنم. به دستای بی ریختش نگا کنم و به خنگیش بخندم. تا اینکه خودمو با حرف زدن با تو به فاک بدم. میفهمی که ؟

۸۶-

خدای لعنتی٬‌میخواست بدبختی را تعریف کند. من را بالا گرفت. و بعد شیطان به بدبختی ام خندید. آنقدر بلند که همه جا لرزید. و من از دست خدا افتادم. و شدم این بدبختی که از درد به خود میپیچید و خدا را بد و بیراه میگفت و میگوید. و میگویم.

۸۵-

گویند باری بنده ای فریاد برآورد:

" مستم و دانم که هستم من

ای همه هستی ز تو آیا تو هم هستی ؟"

پاسخ آمد: خیر.

۸۴-

وقتی قراره یکیو پیدا کنی دنیا کش میاد. بزرگ میشه. وقتی نمیخوای تا آخر عمرت کسیو ببینی انقدر این بی صاحاب کوچیک میشه که انگار همه تو حلق همدیگه زندگی میکنن.

کلن باید رید به این دنیا !‌