۱۲۸-

میگم اینو دوس دارم که با اینکه سیگار نمیکشی٬ وختی من تو بغلت سیگار میکشم محکم تر بغلم میکنی.

۱۲۷-

سع- ولی من دوسِت دارم.

- نداری. فقط حالت بده :|

۱۲۶-

یه روزمه :)


۱۲۴-

امروز یادم افتاد که تابستون پارسال وقتی که توهم زده بودم المپیاد قبول نمیشم قصد داشتم روز اعلام نتیجه برم کلاس سلفژ ثبت نام کنم. خب اونموقع فکرشم نمیکردم که قبول شم و اون بلاها سرم بیاد و مسیر زندگیم بشه اونی که شد و یه سال بعدش یادم بیفته که اااا کلاس سلفژ‌ نرفتم..

میدونی. ینی میخوام بگم آدم اونقدراام که فک میکنه واسه کاراش وقت نداره.

۱۲۲-

یه سری مردا هستن. که احساس میکنن چون پیر شدن میتونن راجع به همه چی نظر بدن. و حال میکنن بشینی گوش بدی بهشون و سرتو تکون بدی که آره ملتفتم چی میگی پیرخر :|

۱۲۱-

یه مشکل دیگه ای ام که دارم به خودم مربوطه :دی

۱۲۰-

یه مشکلی ام که دارم اینه که مشکل خودم با خودم و خودم با دیگران و هرنوع مشکل دیگه ای رو باید تو خودم حل کنم. کلن انگار به خودم زیاد این حقو نمیدم که وختی از کسی ناراحت میشم بهش بگم. احساس میکنم احمق تر به نظر میام. فقط گاهی منفجر میشم. بد منفجر میشم. و این خیلی بده. خیلی.

۱۱۹-

میگه " مرغ شیدا بیا بیا.. شاهد ناله حزینم شو.." که بعد من دستمو دو طرف سرم فشار بدم و بگم حزین ایهام داره. و یاد تخمی ترین دوره ی زندگیم بیفتم. که اسمشه که تموم شده.. تا همی الان کش اومده.

۱۱۸-

- من چیزیم نیس، فقط اینکه یه تازه وارد نسبت به من اولویت داشته باشه زجرم میده و تو اینو نمیفهمی.

۱۱۷-

جونوری که همه با هم دورش جمع میشن و با هم ولش میکنن.

یه گاهی اضافی که از بقیه توقع نداره حسشو درک کنن.

یه خوابالوی کوفته ای که دوس نداره.

یه من.

۱۱۶-

[زنگ زبان٬ چهار زنگ پشت سر هم. درحالیکه معلمه ده مین یه بار میاد بغل گوش من داد میزنه که نخوابم.]

- هی پگ٬ من سکس میخوام.

پگی- خفه شو.. فعلن که نمیذاره حتا تنهائی ام بخوابیم.. :دی

۱۱۵-

... بعد تازه میگن افسرده ام نشو .. :|

۱۱۴-

خدایا.

به جایی رسیدم که اگه همین الان از در اتاقم بیای تو و بگی همه ی چیزایی که تا الان دیدم و شنیدم و گذروندم همش زاییده ی توهماتم بودم خیلی راحت تر باور میکنم.

۱۱۳-

امشب شماره های گوشیم به کل نابود شد:| به هر کی ام گفتم به یه ورش نگرفت:| واقعن واقعن واقعن دارم روانی میشم:| احساس میکنم از جهان بریده شدم:( هر کی خوند این پستو لااقل شماره ی خودشو بده :|..

۱۱۲-

غمگینم. بدن درد دارم چون دو زنگ با گردن کج رو صندلی تکی مدرسه خوابیدم. الانم بعد از دوازده ساعت سگ دو زدن تو مدرسه اومدم خونه. گرسنه ام. و تو خونه هیشکی نیس. هیشکی. حتا خودم.

111-

کاترین- چه را چیزی را که شاید با رغبت به تو بدهند به زور میخواهی تصاحب کنی؟گوتز- برای اینکه مطمئن شوم انرا با کراهت به من داده اند.

110-

یه مدت به خودت امید میدی بعد یهو واقعیت تالاپ میخره تو سرت. که تو هیچ انی نیستی. و اوضاع از اونی هم که فک میکردی حتا بدتره..

۱۰۹-

 - من برم بخوابم.. داره گریه م میگیره..

راغ- از حرفای من ؟

- نه .. از سگ کاری خودم..