شبای زیادیه که هرشب میزنم بیرون. شده تنها. شده نیمساعت. میرم هوا میخورم. بخودم میگم دخترهء تنها تنها تنها. باورت نمیشد یه روز انقد تنها شی و دووم بیاری نه؟ یادته اونموقعا یه روز می موندی تو خونه چه حالی میشدی؟ اما الان هر روز تنهایی. دیدی اونقدرام بد نبود ؟ اره. همه کارام افراطیه.
امشب داشتم تصادف میکردم. از پارکینگ که اومدم بیرون نمیدونم چرا چشام سیاهی رفت و جلومو ندیدم. یهو زدم رو ترمز و فک کنم دو سه سانت بیشتر با ماشین جلویی فاصله نداشتم. صدای ترمزش اصن حالمو بهم ریخت. پیرِسگ همینطوری وایساده بود نمیرفت. جوریکه فک کردم نکنه واقعن زده باشم بهش. قلبم داشت میومد تو دهنم.
نمیدونم چرا شب که میشه یچیزی منو فراری میده همش. که برم بیرون بدونِ اینکه هیچ کارِِ خاصی بکنم. تمومِ این شبا دلم خواسته سیگار بکشم. اما نمیدونم چرا حسش نیس پیاده شم برم به یه مغازه دارِ مسخره بگم فلان. هرشب میرم همون یه جا و بی هدف برمیگردم. حتا هیچی نمیخورم. امشب واقعن حالم گرفته بود. دلم میخواس با یکی حرف بزنم که اونم نشد. خیالی که نیس. تا آخرش همین ریختی انگار قراره برم جلو. شاید اونقدرام بد نباشه. ادم تنهایی باخودش راحتتر میتونه کنار بیاد.
سلام
امیدوارم مشکلاتتون حل بشه
و زندگی شادی داشته باشید
هوا گرم هست
من گرم تر از هوا
نه من داغم که هوا گرم هست
فقط یک حوا داغی آدم را می فهمد
بدیش اینه که تنهایی یه جور اذیت می کنه آدمو، جمع یه جور.
تنهایی خیلی حال میده.
تنهای تنهای تنها بودن بهتر از با بعضی آدمها بودنه
باور کن..