شت. امروز روز خوبی بود تا ظهرش. اگه ندا گه نمیزد توش تا تهشم خوب می موند. راستش قضیه تزسیدن منه از یه سری آدم که ریاضیشون خوبه. اما مطمءن نیستم واقعن میترسم یا مث چیزاییه که احساس میکنم هیجان قضیه رو زیادو کم میکنن. امروز واقعن داشت خوش میگذشت که ندا گند زد به اعصابم. هیچی اندازه اینکه یه آدم نفهمه آمپر منو نمیچسبونه به سقف. و خلاصه اینکه آره میخوام بگم امروز آدمای خوبی دیدم که هرروز نمیبینم و همین هرروز ندیدنه یه احترام خاصی بقضیه میبخشه. و اینکه کلی آهنگ فرانسوی ریختم تو گوشیم و همه میدونن که تنوع آهنگای گوشی حال آدمو خوب میکنه. فک کنم یه شیش ماهی بود فقط داشتم کیوسک و نامجو و بعضن شاهین گوش میدادم. خوبه دیگه. حالم خوبه. دست کم امروزم با روزای دیگه فرق داشت. درسته که اگه ولم میکردن بحال خودم امروز هیچ فرقی با روزی دیگه نمیکرد اما بهرحال الان خوشحالم که اینطوری شد.
نظرات 1 + ارسال نظر
سیمین چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:21 ق.ظ

دیروز ...
دیشب ...
جونی نمونده دیگه برام فائزه.
رو تیکه های آخرمم پایکوبی کردن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد