بسه خب. منم جمع کنم خودمو.
میتونه همه چی خیلی بهتر باشه حداقل الان که دیگه توجیهم دیگه.
امروز سرِ یه کلاسی بودم که هیچکودوم از بچه های حال بهم زنمون حضور نداشتن و من کلی راحت بودم که حرف بزنم. ازین یارو استاد جدیده بدم نمیاد. خوبه یه جورایی.
دارم یه سری حالاتِ شیدایی رو تجربه میکنم که فک میکنم شاید بدم نیست خیلی.
و اینکه چقد بزرگ شده م. اینو دیروز فهمیدم. آخ جون، من همیشه دلم میخواس بزرگ شم :)
چند تا از پست هاتو خوندم چقدر داغونی.
وا !
خیلی خوشحالم برات:)
ممنون :*
be behtar shodanet komak mikone ;)
http://navid.rapsun.com/Download/440/Labkhand.mp3
ممنون از همه اهنگایی که همیشه بهم دادی .
بسیار نیکو...
خوبه که همه دارن خوب میشن!
به فال نیک میگیریم اینو...
میشناسمت ؟
منم آخ جون :)
این حس یه دفه بزرگ شدنتو کاملن می فهمم. فقط از طریق تجربه های سخت به دست میاد. خیلیم خوبه! :)
خوشحالم فائزه برات ... خیلی خوشحالم ...
دیگه وقتشه کم کم به چیزایی که لایقشی برسی :*
ممنون که همیشه تو بدترین لحظه ها بیشتر از همیشه هستی :*
خوشحالم برات!
ام
مرسی
پس بالای وبلاگت بزن سی ساله ها نظر ندنِ تا قضاوت نشه. اینی که من گفتم حسی بود که بعد از خوندن چند تا پستت بهم دست داد و البته دیدن عنوان وبلاگت
منم نظرمو دادم اخه
مشکلی ندارم
نه.نمیشناسی...
ملیکا میشناسه ولی.
;)
khahesh mikonam ghabeleto nadare :)
از ته قلب امیدوارم همیشه خوب و سرحال و با نشلط و باشین و البته درحال تو دهنی زدن به تمام چیزایی که بدن از نظرتون و اذیتتون می کنن... خب ... صادقانه بگم اولین حس این پست این بود برای بنده:
"ایول...!!! دمت گرم!"
ممنون واقعن ! :)