182-

آرزوی آدم تا وقتی آرزو باشد چیز خوبیست. حال آدم را خوب میکند اصلن. اما به محضِ اینکه واقعیت میشود، یک آن پوچی سردی آدم را بغل میگیرد. که خب آخرش چه. این یعنی واقعن همان چیزی بود که میخواستم؟ اصلن حالا که بهش رسیده ام باید چکار کنم ؟ به بعدش فکر نکرده بودم.. اصلن اگر همانطوری که فکر میکردم نباشد آن وقت دلم میخواهد دنیا را سگ ببرد. یک آرزویی را یک سال پروبال داده ای در ذهنت، نه چون خیلی چیزِ خوب و دست نیافتنی ای بوده. صرفن چون تو نیاز داشته ای خودت را در آن برهه ی زمانی به یک چیزی بیاویزی که بمانی. و بعد ها برسی بهش. و احساس پوچی کنی. 

- یک روز خودم را میبرم.