ازم نشنیده بگیرین اما بدجوری دلم میخواد مهر شه. دلم برا تک تکای امیر تنگ شده. برا بازی کردن با مرتضا و غش غش خندیدنا. برا فاطمه حتا. و برا ندا که کارش درست شده و دیگه همیشه همینجاس. یه عزیزدلمم هس که با تمام وجود ارزو میکنم زیست تهران قبول شه و نزدیک باشه و خوش بگذره. یه ستاره م داریم که اگه باستانشناسی تهران قبول شه براش خوشحال میشم. نیکانم باید طلا بگیره. نباید مث من بشه. این دختر بدجوری مث منه. :(
راستش منم تو این چهار سال همیشه تابستونا دلم می خواس زودتر مهر شه! :|
الان ولی نه. برام هیچ فرقی نداره و این خیلی غم انگیزه که منتظر دیدن هیچ کس نیستم. :(
کاش نیکان طلا بگیره.
منم دیشب داشتم میخوابیدم یهویی دلم برا همه چی تنگ شد.
:(