- هی خدا٬ راه نداره منو برگردونی؟ یه جورایی گه خوردم.
خدا؟- نه دیگه نمیشه. راه نداره. اونوخ همه میان آویزونم میشه که آی برمون گردون همونجا که بودیم.
- خو برشون گردون. چی میشه؟ میمیری یا حوصلت سر میره؟
خدا؟- هیچ کدوم. فقط نمیشه.
- خب ریدی دیگه. اصن تو چه خدایی هستی که نمیتونی؟ حالا ببین یه چیزی بگم بسوزی. باز ما اگه بخوایم برگردیم یه جائی رو داریم. تو کجا میری؟ خدایی ته تهش کجا میری؟
خدا؟- ببین خودمم نفهمیدم.
- آی نو.
بهش فک نکن
سوسک می شیا
چقد این پستت جالب بود